{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
رفتم ساعت سازی به یارو میگم ساعتم کار نمیکنه میپرسه یعنی درستش کنم ؟ پـَـــ نــه پـَـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد برگرده سر کار
رفتم ساندويچ بخرم،يارو ميگه:ميخواي بخوري؟ پ نه پ ميخوام بپوشم هركي منو ميبينه اشتهاش باز شه!
رفتم انشامو خوندم،معلمه اومده میگه:اینو به سبکه خودت نوشتی؟ پـَـــ نــه پـَـــ به سبک استیل البرز نوشتم!
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۲۰ تا بزن. میگه ۲۰ لیتر؟ پـَـــ نــه پـَـــ ۲۰ تا قاشق چای خوری!!
جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقمو جارو بزنم ... عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟ پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاتر رو بسازیم
با رفيقم وايساديم كنار اتوبان يه موتوري با صد تا سرعت از كنارمون رد شد. دوستم ميگه موتور بود ؟ پ نه پ ميگ ميگ بود !
نشستیم داریم “سقوط آزاد” میبینیم ، داداشم میگه این دریا ئه واقعا کیشه؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ دارن اسکلمون میکنن … شهرک سینمایی رو آب کردن
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم . یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !
تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده می گه چیزی شکوندی؟ پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!
کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم، بهش زنگ زدم گفتم دوتا نون هم بگیر بیار. گفت واسه صبحونه؟ پـَـ نه پَــ، واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون!
خواهرم از بیرون میاد خونه... میبینه پشت سیستمم... می گه کامپیوتر روشن کردی؟ پـَـ نه پَــ، دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه!
تو هواپیما نشستم دارم دعا میخونم بغل دستیم میگه دعا میکنی سالم برسی؟ پـَـ نه پ َــ، دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا میکنم سقوط کنیم!
زنه شکمش اومده جلو، رفیق ما می پرسه این خانم حامله است؟ پـَـ نه پَــ، این زن آقا گرگه است، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده به شوهرش!
دم دستشویی عمومی ایستاده ام تا نفر قبلی بیاد بیرون، اومده بیرون، می بینه دارم پیچ و تاب می خورم می گه دستشویی داری؟ پـَـ نه پَــ، دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی می کنم!
بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره... می گه اِ اِ اِ همین یه نخه؟ پـَـ نه پَــ، این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن!
رفتم ساعت سازی به یارو میگم ساعتم کار نمیکنه میپرسه یعنی درستش کنم ؟ پـَـــ نــه پـَـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد برگرده سر کار
رفتم ساندويچ بخرم،يارو ميگه:ميخواي بخوري؟ پ نه پ ميخوام بپوشم هركي منو ميبينه اشتهاش باز شه!
رفتم انشامو خوندم،معلمه اومده میگه:اینو به سبکه خودت نوشتی؟ پـَـــ نــه پـَـــ به سبک استیل البرز نوشتم!
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۲۰ تا بزن. میگه ۲۰ لیتر؟ پـَـــ نــه پـَـــ ۲۰ تا قاشق چای خوری!!
جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقمو جارو بزنم ... عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟ پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاتر رو بسازیم
با رفيقم وايساديم كنار اتوبان يه موتوري با صد تا سرعت از كنارمون رد شد. دوستم ميگه موتور بود ؟ پ نه پ ميگ ميگ بود !
نشستیم داریم “سقوط آزاد” میبینیم ، داداشم میگه این دریا ئه واقعا کیشه؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ دارن اسکلمون میکنن … شهرک سینمایی رو آب کردن
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم . یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !
تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده می گه چیزی شکوندی؟ پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!
کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم، بهش زنگ زدم گفتم دوتا نون هم بگیر بیار. گفت واسه صبحونه؟ پـَـ نه پَــ، واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون!
خواهرم از بیرون میاد خونه... میبینه پشت سیستمم... می گه کامپیوتر روشن کردی؟ پـَـ نه پَــ، دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه!
تو هواپیما نشستم دارم دعا میخونم بغل دستیم میگه دعا میکنی سالم برسی؟ پـَـ نه پ َــ، دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا میکنم سقوط کنیم!
زنه شکمش اومده جلو، رفیق ما می پرسه این خانم حامله است؟ پـَـ نه پَــ، این زن آقا گرگه است، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده به شوهرش!
دم دستشویی عمومی ایستاده ام تا نفر قبلی بیاد بیرون، اومده بیرون، می بینه دارم پیچ و تاب می خورم می گه دستشویی داری؟ پـَـ نه پَــ، دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی می کنم!
بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره... می گه اِ اِ اِ همین یه نخه؟ پـَـ نه پَــ، این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}